عکاسی = رنگ  و خطوط زیبا
عکاسی = رنگ  و خطوط زیبا

عکاسی = رنگ و خطوط زیبا

شناخت خدا

برای شناخت خدا دو راه مطمئن هست

1- راهی از درون که نزدیکترین راه است که همان فطرت است .

2- راهی از برون که کم روشنترین راه است که نگاه به موجودات کردن است .

راه درونی و فطری که فطرت نام دارد یعنی اینکه در سرشت و فطرت انسان خداشناسی نهاده شده به گونه ای که بدون نیاز به برهان و دلیل بالفطره خداشناس است ، همانطور که مقتضای طبیعت و نهاد موجود زنده احساس گرسنگی و تشنگی یا گرایش به محبت است فطرت در انسان به منزله غریزه در حیوان است که کارهای غریزی حیوان بدون تعلیم و تعلم است علم به وجود خدا هم همین گونه است .

اختلاف است که ادراک وجود خدا که فطری انسان است و در عمق جان او نهاده شده است

به واسطه مقدمه ای است که ادراک آن مقدمه برای نفس انسان بدیهی است و در حقیقت برای انسان فطری است ادراک همان مقدمه ، که امتناع وجود معلول بدون علت است و به واسطه همین مقدمه بدیهی است که انسان وجود باری تعالی را ادراک می کند .

-یا بدون نیاز به هیچ مقدمه ای ادارک بوجود خدا حاصل می شود.

قرائن و شواهد فراوانی نشان می دهد که براستی خداشناسی بدون نیاز به هیچ مقدمه ای در سرشت انسانی قرار دارد . ما اگر بخواهیم بدانیم که آیا چنین حس فطری در وجودمان هست از دو راه می توانیم تشخیص بدهیم : 1-اینکه خودمان شخصا و عملا دست به آزمایش در وجود خودمان بزنیم که از راه اشراقی است .

الف: انسان به خودی خود درک می کند در وقت گرفتاری فقط یک ملجا دارد و این همان ندای فطرت است که نزدیکترین راه به سوی خداست .

ب: انسان در زندگی دنبال سعادت در حرکت است و برای رسیدن به سعادت به اسبابی متوسل می شود و می کوشد که سبب را طوری انتخاب کند که مغلوب و مقهور نباشد ولی در دنیا سببی که مغلوب نشود جز خدا وجود ندارد پس انسان فطرتا دنبال خدا می گردد  بنابراین می توان گفت که خدا خواهی غریزی انسان است این یکی از مهمترین ادله برای اصول سه گانه توحید و نبوت و معاد است که از راه فطرت اثبات می شوند زیرا درک فطری که لازمه ساختمان انسان است هرگز خطا نمی کند چنانکه انسان در حال تشنگی خطا نکرده و سیرابی را تصور نمی کند و چون مسئله ای برای سیراب کردن انسان بنام آب وجود دارد انسان تشنه دنبال اوست بنابراین اگر سبب غیر مغلوبی در جهان نبود انسان دنبال او اونبود و بفکرش نمی رسید (توحید) و اگر آرامش و سعادت مطلقی نبود انسان طبعا جویای آن نبود (معاد) و اگر روشی دینی که از راه نبوت بما رسیده حق نبود خدا ست آن در درون انسان نبود انسان دنبال روش سالمی باشد (نبوت)          

گردآورنده : شهیدمنا شیخ مصطفی مرتضایی